تولد بابا مهرداد
روز دختر
خداوند لبخند زد ....واز لبخند زیبای خدا دختر آفریده شد...آریانا جان لبخند زیبای خدا روزت مبارک ..... دوست داریم من وبابایی ...
نویسنده :
مامان آذر
1:18
آریانا شیرین زبان می شود
سلام .تو این چند روزی کهخنتونستم بیلم وپست جدید بزارم چقدر تو کلمات جدید یاد گرفتی .دیگه تقریبا هر کلمه ای را بالاخره نتونی بگی هم یه چی می گی .بابا مهرداد =بابا برتداد. قلعه بین =ابوین . محدثه =موحدثه.خاله =قوقا.کلماتی مثل بده .وبه لطفا هم میگی بووان .عطر را که همون عطر میگی وعادت کردی که میری سراغ میز تعالت وعطر وادکلن ها وبه محض برداشتن سرشو باز می کنی واگه نتونستی میاری پیش من و مامان اذر باز .یعنی که بازش کنم .وراه رفتن که زیاد دوست نداری ولی چند قدم برداشته و می افتی . ولی با مبل واسب میگیری وراه می ری .می گم اریانا چیه میگی بادوش .یعنی باهوش .... بارونم که چند روزیه شدید میاد وتو هم شعر بارون رو می خونی یارون میاد جرجر ...
باب اسفنجی
آریانا عاشق کارتن باب اسفنجی که چند روزی نتونسته ببینه !! ...
نویسنده :
مامان آذر
1:31
شعری از آریانا
این شعر را دیروز سرودی مامان چیزه به به یعنی مامان پاکیزه بلهالبته با اهنگ قربون دختر شاعرم بشم ...
نویسنده :
مامان آذر
1:01
آریاناآش دندونی
اش دندونی اریانا این اش دندونی اریانا هست که دی ماه بود که براش اش دندونی پختیم کلی هم اریانا کادو گرفت ... ...
لغت نامه آریانایی
کلمات جدید آریاناوهر کلمه را با ذوق دوست داری یاد بگیری... پوپان =پویان مهشی=مهشید بانون =بارون بادوش =باهوش خردوش=خرگوش پاجیزه ه =پاکیزه
نویسنده :
مامان آذر
14:25
آریانا وبارون
سلام .چند روزی بود که هوا خیلی گرم شده بود وبعد از اون گرمتهای شدید بالاخره هفته پیش بارون اومد . واون روز صبح که من و شما وبابایی صبح داشتیم می رفتیم بیرون که بابایی وشما من و سر کارم برسونین و تو که دیدی از اسمان بارون میاد واز اونجایی که بارون و تا حالا ندیده بودی خیلی با مزه گفتی آبه آبه!!!!!!!!!!!!!!و مامان آذر بهت گفت عزیزم اون بارونه وتو زودی گفتی بانون...الهی فدات بشم که چقدر باهوشی وبا یکبار گفتن یاد گرفتی ... وتوی ماشین این شهر بچگی خودمون رو چند باری برات خوندم بارو میاد جر جر پشت خونه هاجر هاجر عروسی داره دمب خروسی داره ................. فردایی که دوباره بارون شروع شد .دیدم که شما با خوذت داری می گی بانون جر جر ......بعدا متو...
نویسنده :
مامان آذر
14:23